1- همبازی شدن با کودک

اصولا بازی برای کودک وسیله ای است جهت شناسایی جهانی که در آن زندگی می کند و نیز راه شناخت امکاناتی است که در اطراف خود دارد و از این طریق است که رشد شخصیت و سلامت و نشاط کودک تحقق می یابد.

از راه بازی است که کودک منظور و مقصود خود را عملا بیان می کند و با محیط و جامعه اش پیوند می خورد. بازی در زندگی کودک نقش اساسی و حیاتی ایفا می کند.

کودکان از بازی و ورزش لذت می برند و رشد می یابند و در عین حال ضمن لذت بردن فرصتهای خوبی برای بیان احساست و عواطف خود پیدا می کنند. در این موقعیت است که آنان به تدریج راه کنترل احساسات را فرا می گیرند و نیز از نظر رشد عقلی و اجتماعی در حین بازی با مسائل و مشکلات مختلفی روبرو گردیده و با تلاش و کوشش فراوان سعی در جهت حل آنها دارند. لذا به طور طبیعی راه های مقابله با مشکلات زندگی را به خوبی فرا می گیرند و روح تعاون و دوستی در وجود آنان تقویت می گردد.

با توجه به اهمیتی که پرورش غیر مستقیم در این دوره دارد، از دیدگاه تربیتی اسلام، بازی برای کودک، بخصوص در هفت سال اول نقش بسیار حیاتی و اساسی دارد.

به طور کلی بازی دارای اهداف زیر است:

1-آشنایی با محیط

2- کسب تجربه زندگی

3- تحصیل مهارتها

4- به کارگیری اندامها، ایجاد شورو نشاط در آنان و آمادگیشان برای شرکت در کلاس های آموزشی

5- به کار گیری انفعالات و تحصیل عاطفه

6- سرگرمی و لذت و رفع خستگی و کسالت

7- آشنایی با روابط اجتماعی(سازگاری اجتماعی)

8- آشنایی با مسوولیت های فردی و اجتماعی

9- تخلیه انرژی زاید جسمی و  روانی

10- آموزش به طریق غیر مستقیم

یکی از طرق  پرورش شخصیت در کودکان، شرکت بزرگسالان در بازیهای آنان است.

2- سلام کردن به کودک

یکی دیگر از راههای شخصیت دادن به کودک، سلام کرن به او است.

کودکی که به او سلام کنند و بدین وسیله از وی احترام نمایند لیاقت و شایستگی خود را باور می کند و از کودکی احساس می کند که دیگران برای او اهمیت و ارزش قائلند.

3- وفای به عهد

وقتی اولیا و مربیان جهت تشویق به کودک وعده ای می دهند، کودک از آنان توقع دارد که به وعده خود عمل کنند، در این صورت، اگر اولیا به وعده خود عمل نکنند، کودک اعتمادش نسبت به آنها سلب می گردد و دیگر توجهی به آنان نمی کند.

4- حلم و بردباری 

تربیت و آموزش کودکان باید توام با مهر و محبت و گذشت باشد، با عیب پوشی و نرمی با آنها برخورد شود و به آنان کمک و یاری گردد.

در برخورد با کودکان باید به ویژگیهای وی توجه داشت و در مقابل جنب و جوش  و جست و خیز او، اگرچه موجب مشکلاتی شود، باید صبر و حوصله به خرج داد.

شلوغی و شیطنت یک حالت طبیعی در کودکان است، و والدین نباید آن را غیر طبیعی بپندارند و با شدت و تندی از آن جلوگیری نمایند، بلکه در این موارد باید رفتاری ملایم و بردبارانه از خود نشان دهند.

رفتار ناخوشایند کودکان نباید اولیا و مربیان را از دایره صبر و تحمل خارج سازد. مربی نباید در برخورد با کودکان خشن و سختگیر باشد، چون با خشونت و سخت دلی نمی توان آنان را اصلاح کرد.

 

برگرفته از کتاب والدین و مربیان مسوول نوشته رضا فرهادیان

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *