برگرفته از سخنان ارزشمند استاد مهدی عدالتیان

« اَلعَجزُ آفَةٌ، وَالصَّبرُ شَجَاعَةٌ، وَالزُّهدُ ثَروَةٌ، وَالوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعمَ القَرینُ الرِّضَی»

« عجز و ناتوانی، آفت است و شکیبایی، دلیری و شجاعت، زهد و بی میلی به دنیا، ثروت است و پرهیزگاری و ورع، سپرِ [نگاهدارنده از بلا] و حالت رضا [خشنودی از حکم خدا]،خوب همنشینی است.»

در نوبت قبل درسهای جملات ابتدای این حکمت بیان شد ) اَلعَجزُ آفَةٌ وَ الصَّبرُشَجَاعَةٌوَالزُّهدُ ثَروَةٌ):

1) تلاش کنید ناتوانی های جسمی، علمی و عملی خود را اصلاح کنید و در همه ی زمینه ها قدرتمند شوید.

2) شجاعت حقیقی، صبر است

3) تلاش کنید مراتب زهد را با دل کندن از دنیا و بی رغبتی به امور فانی کامل کنید و آن ثروت حقیقی را بدست آورید.

در این نوبت به درس جمله چهارم از این حکمت می پردازیم :

«وَالورعُ جُنَّةٌ؛ ورع و تقوای شدید، سپری است در مقابل خطرها بویژه در برابر آتش جهنم»

درسها:

4) با تقویت تقوا و ورع خود را از تیرهای وسوسه شیطان حفظ کنید.

وَالوَرَعُ جُنُّةٌ، ورع سپری است که انسان را از تیرهای شیطان حفظ می‎کند. پس اگر انسان تقوا و ورع را در خود تقویت کند در مقابل تیرهای شیطان حفظ می‎شود.

ورع یعنی انسان گناه نکند و در این تصمیمش جدی و پایبند باشد نه اینکه گناهان را جدا کند؛ مثلاً گناهان آسان را ترک کند ولی گناهان لذیذتر را انجام دهد! حکایت آن خیاطی که گاهی تکه ای از پارچه مردم را قیچی می کرد و برای خودش برمی داشت. یک روز خوابی دید که از دنیا رفته و در حال تشییع جنازه او هستند. همه کسانی که پارچه آنها را برای خودش قیچی زده بود، پارچه های خود را برداشته و عَلَم کردند و بعنوان اعتراض دنبال جنازه او در حال حرکتند. از خواب که بیدار شد خیلی ترسید و بیشتر متوجه قیامت و حساب و کتاب شد. فردا در مغازه به شاگردش گفت: «اگر دیدی من قیچی برداشتم تا پارچه مردم را قیچی کنم، بگو اوستا عَلَم!» از آن روز وقتی می خواست پارچه ای را قیچی کند، شاگردش می گفت: «اوستا عَلَم» و او متذکر می شد و قیچی نمی کرد. روزی پارچه ای بسیار خیلی قیمتی و ارزشمند به دستش رسیده بود، خیاط وسوسه شد که قیچی را بردارد یا نه؟ ولی متأسفانه قیچی را برداشت. شاگرد سریع گفت: «اوستا علم!»

خیاط گفت: «شرمنده، دور این یکی را بکش قَلَم!»

گاهی انسان باتقوا است ولی فقط از گناهان کوچک صرف نظر می کند. مثلاً اگر پول کمی باشد، می گوید پول را باید به صاحبش برسانیم و مدتها دنبال صاحبش می گردد ولی اگر پول زیادی باشد می گوید برادر دینی هستیم! مربوط به هر کسی باشد، او هم راضی است.یا آقایی که پیرزنی را می بیند می گوید:« استغفرالله، برو شخص دیگری را فریب بده» اما وقتی دخترجوانی را می بیند می گوید: «حالا ببینم کیست؟ آشناست یا غریبه؟!»

شیطان نیز جاده را لغزنده تر می کند و کسی که در این جاده های لغزنده مقاومت کند، اوست که انسانی با ورع نامیده می شود. ما برای هر خطری سپری داریم، مثلاً در مقابل تیر دشمن، سپرهای آهنین داریم اما در مقابل تیرهای شیطان و هوای نفس، این ورع است که سپری می شود و انسان را از این آلودگی ها حفظ می کند.

چگونه می توان ورع را در خود تقویت کرد؟

الف) توجه به پیامدهای منفی گناه. به این فکر کنیم این گناه چقدر من را از خداوند دور می‎کند؟ چون گناه آثار عجیبی دارد؛ قلب و روح انسان را تیره می‎کند، توفیق عبادت و لذت عبادت را از انسان می‎گیرد، مانع اجابت دعا می گردد، شیاطین را به طرف انسان جذب کرده، ملائکه دور می‎شوند، روزی انسان را کم می‎کندو بلا بر انسان نازل می‎شود(البته بلا و عقوبتها هم درجه ای دارند.)

ب) توجه به اینکه هرچه از راه گناه بدست بیاورم تمام می‎شود ولی عقوبتش باقی می‎ماند. توجه کنید اگر از راه گناه پول، لذت و شهرت بدست آوردید، همه این ها تمام خواهد شد ولی بابت همه این ها باید روزی جواب بدهید.

ج) تفکر به آثار مثبت تقوا؛ تقوا انسان را نزد خدا عزیز می‎کند و به وسیله آن روح انسان سالم مانده، خدا به انسان نور و حکمت داده و تحت حمایت خاص خدا قرار می دهد. خداوند در قرآن کریم می‎فرماید:

«اِنَّ اللهَ مَعَ الَّذینَ اتَّقَوا وَ الَّذینَ هُم مُحسِنون»[1]؛ «من خودم حامی متقین هستم.»

در عمل هم با تمرین های کوتاه مدت سعی کنید تقوا را در خود تقویت کنید. مثلاً بگویید من امروز می‎خواهم تا ظهر پاک باشم و هیچ گناهی نکنم. اگر موفق بودید سجده شکر کنید و اگر تخلف کردید استغفار نمایید و بعد برای خودتان شرط بگذارید که تا شب مراقب باشید.


نحل: 128[1]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *