برگرفته از سخنان ارزشمند استاد مهدی عدالتیان
صحبت در اهمیت مهرورزی در بین فرزندان و والدین بود، در این نوبت به ادامه مطلب میپردازیم
و از فرمایش پیامبر عزیزمان استفاده میکنیم که فرمودند:
«حُبُّ الأَولادِ سِترٌ مِنَ النّارِ، وَالأَكلُ مَعَهُم بَراءَةٌ مِنَ النّارِ، و كَرامَتُهُم جَوازٌ عَلَى الصِّراطِ»[1]
« دوست داشتن فرزندان، پردهاى در برابر آتش است، و غذا خوردن با آنان، براتِ آزادى از آتش، و گرامى داشتن آنها، موجب گذشتن از صراط»
مسأله فرزند بسیار مهم است چرا که فرزندان میتوانند موجب رشد و کمال پدر و مادر شوند و این مسأله تعاملی دو طرفه است! از طرفی پدر و مادر داری آثار عجیبی از جمله افزایش روزی، طولانی شدن عمر، آسان شدن حساب در قیامت و … میشود و چه بسیار برکاتی که پدر و مادر داری خوب برای انسان دارد. از آن طرف محبت، توجه و دوست داشتن فرزندان، پردهای در مقابل آتش است یا دور هم غذا خوردن، برات آزادی از جهنم!
البته این امور ابتدا در ذهن سنگین به نظر میرسد، اینکه من نشستم و با فرزندم غذا خوردم، مگر چه عملی انجام شده که برای من برات از آتش جهنم باشد؟! اما وقتی دقت میکنیم، متوجه میشویم به این خاطر است که این عمل، آثار فراوانی دارد. یعنی وقتی پدر و مادر با فرزندان خود با محبتاند و با هم غذا میخورند و دور هم هستند، همین محبت باعث شیفته خانواده شدن از جانب فرزندان میشود و وقتی شیفته پدر و مادر شوند، جذب دیگران نمیشوند! اما گاهی که جوانان و نوجوانان در خانوادهها محبت نمیبینند، تا همینکه کسی به آنها اظهار محبت کند، عاشق او میشوند و دنبال او میدوند. چرا؟ چون محبتی ندیدهاند!
و این با هم بودنها و غذا خوردنها و محبت کردنها است که از خیلی لغزشها، خطرها و فسادها جلوگیری میکند. مثلاً پدری میخواهد در دعای ندبه شرکت کند، از پسرش نیز میخواهد که با هم در آن مجلس شرکت کنند. همین با هم رفتن و در مسیر دست هم را گرفتن و در مجلس کنار هم نشستن، زمینه خیرهای فراوانی را فراهم میکند. هم فرزند به پدرش احترام کرده، کفشهای پدر را جفت میکند و ثواب میبرد و هم پدر که به او کمک کرده و با اهل بیت او را آشنا نموده، اجر خواهد برد!
و همینها زمینهساز بسیاری خیرها شده و باعث برائت از آتش میشود.
«و كَرامَتُهُم جَوازٌ عَلَى الصِّراطِ»؛
اکرام یعنی شخصیت دادن، آن چیزی که باعث میشود پدر و مادر راحت از صراط بگذرند، شخصیت دادن به فرزندان است. بچهها در عالم خودشان شخصیتی دارند اما گاهی پدر و مادرها غافلند و در مقابل دوستانش یا دیگران برخوردی با فرزند خود میکنند که او احساس شکست میکند و از لحاظ روحی آسیب میبیند.
پس تذکر به فرزندان باید خصوصی باشد و اگر اشتباهی کردند به صورت خصوصی با آنها صحبت کرده و اشتباهشان را متذکر شد و … اما در جمعِ خواهر، برادر، و فامیل و… باید شخصیت فرزند را حفظ کرد. گاهی جوانان و نوجوانان به این امر حساسترند مثل وقتیکه جوانی همراه دوستانش است و پدر میخواهد همانجا تذکری به او دهد در حالیکه این جوان در مقابل دوستانش شرمنده خواهد شد. البته گاهی زمینهای پیش میآید که لازم است پدر و مادر برخورد تندتری داشته باشند که کمتر پیش میآید اما همین تذکر تند و لازم نیز نباید در مقابل دیگران باشد و باید مراقب آبروی او در نزد دیگران باشید.
و آنجاست که این شخصیت دادن، احترام گذاشتن، ارزش قائل شدن و این کرامت نسبت به فرزندان، زمینه عبور از صراط خواهد شد.
پس پدر و مادر و فرزندان میتوانند سرمایههای بزرگی برای یکدیگر باشند، هم فرزندان از پدر و مادرداریِ خوب به جاهای مهمی میرسند و هم پدر و مادر با محبت و حفظ کرامت فرزندان به درجات عالی خواهند رسید.
خاطرهای از شخصی بزرگوار و ممتاز و دارای امتیازاتی خاص، به یاد دارم که مادر خیلی پیری داشتند. البته خود ایشان در سنّ بالایی هستند اما مادرشان بسیار پیر و نحیف بود! و ایشان مشغول خدمت مادر بودند. پدر ایشان نیز سالها قبل به رحمت خدا رفته بودند و ایشان به تنهایی، بسیار به مادر خدمت و رسیدگی میکردند. ایشان میگفتند:« یک شب خواب دیدم پدرم وارد خانه شدند و کارتنی را به من دادند و گفتند این را بگیر.»
من کارتن را گرفتم در حالیکه روی آن قدری غبار گرفته بود و پرسیدم:« این چیست پدر؟»
گفتند:« این کلید هشت درِ بهشت است.»
غبار روی آن را پاک کرده و آن را باز نمودم، دیدم مادرم بسیار نحیف و کوچک شده و داخل آن است! یعنی همین مادر داری کردن، کلید هشت درِ بهشت است!
در داستانی دیگر آمده که جوانی خدمت حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت:
«یا رسول الله! من خطاهای زیادی مرتکب شدهام، آیا راهی برای بخشیده شدن گناهان من است؟!»
حضرت فرمودند:« آیا پدر و مادرت هستندیا نه؟ »
گفت: «مادرم از دنیا رفته اما پدرم در قید حیات هستند.»
حضرت فرمودند:« برو و هر چه میتوانی به پدرت خدمت کن.»
وقتی این مرد در حال رفتن بود پیامبر به اطرافیان فرمودند:« ای کاش مادرش زنده بود!»
یعنی اگر مادرش زنده بود، از طریق مادر داری و خدمت به او میتوانست زودتر رضایت خدا را جلب کند!
پس هر چه بتوانیم پدر و مادر داری کنیم و از آن طرف هرچه بتوانیم به فرزندانمان کمک کرده با محبت کردن و هم با برطرف کردن نیازهایشان و هم کوشش در تأدیب، تربیت و آشنایی آنها با قرآن و اهل بیت علیهم السلام.
تنبيه الغافلين : ص 344 ح 501