خدا را پیوسته برای هدایت مردم، حجتهاست.
ستارهای در پس ستاره و آفتابی در پی آفتاب است.
زمین هیچگاه با ظلمات تنها گذاشته نشد.
همیشه خورشیدی شروع به تابیدن کرد و این بار، صریا، مشرق خورشید ولایت شد.
امام هادى(علیه السلام)، هدیه پروردگار بود در روزگار نقاب و حباب.
در برهه نفسگیر بحثهای انحرافى، خورشید وجودش آنچنان تابید
که هیچ جا از نور بینصیب نماند.
ابرهای سیاه کوششی بیدریغ داشتند، ولی او فراتر از آن بود که به غل و زنجیر کشیده شود. او از میان عسکر میتابید و تمام محیط را روشن میکرد.
سایه بلند مردی عربی هنوز در خاطره دیوارهای سامرا مانده است.
تاریخ چیزی در این شعر جا گذاشته است؛
نامی بزرگ به بلندای علی و انگار هنوز جمعیتی ایستادهاند و صدا میزنند ابوالحسن.
مدینه هنوز داغ فراقش را در دل دارد و هیچگاه خاطره تلخ تبعید را از یاد نخواهد بُرد.
ستارهای در پس ستاره و آفتابی در پی آفتاب است.
زمین هیچگاه یخبندان نخواهد شد.
هنوز مردی بوی هدایت میدهد؛
مردی که مدینه را، سامرا و بغداد و توس را تسلی داده است؛
مردی از همان نسل؛ از سلاله نور، فرزند فاطمه (سلام الله علیها) و علی(علیه السلام ) همانانی که سالیانی کوشیدند تا آخرالزمان، گوهر پنهان خود را قدر بداند.
فروغی که از خورشید وجودش میتابید،
روشنگر افکار و راهنمای مردم بیدار بود.
سلام بر جان روشن و ضمیر فروزانش که با نیایش و نجوا با خدا مأنوس بود
و سجاده و سحر، گواه یک عمر تهجد و شبزندهداریاش بود.
شهادت مظلومانه امام هادی (علیه السلام ) تسلیت باد.